پربحث ها
اخبار اقتصادی
«وعدهبازی» دولت با ستون برنامهریزی کشور/ چرا کارشناسان حامی دولت در برابر «انحلال» دوباره سکوت کردند؟
بازگشت به اول خط، شاید بهترین تعبیر برای انحلال دوباره سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور در دولت روحانی باشد؛ انحلالی که در سال ۸۶ نیز انجام شد و منتقدان فراوانی هم داشت که امروز خبری از نقدهای تند آنها به گوش نمی رسد.
کارگرآنلاین: دوباره چند نفر از بالای ساختمانی در میدان بهارستان آویزان شده اند تا عنوان یک ساختمان دولتی را عوض کنند، آنهم برای سومین بار در 10 سال گذشته.
چند روز پیش کارگران مشغول کار بودند تا تابلوی طلایی رنگ وعده انتخاباتی روحانی را پائین بکشند؛ وعده ای که دیر محقق و خیلی زود هم به خط پایان رسید و حالا دیگر سازمانی به عنوان سازمان مدیریت و برنامه ریزی کل کشور وجود خارجی ندارد.
امروز شاید افکار عمومی دیگر نتوانند عنوان مهم ترین سازمان برای برنامه ریزی تقسیم منظم پول های کشور را تلفظ کنند؛ سازمانی که گاهی عنوان برنامه و بودجه به خود گرفته گاهی با سازمانی دیگر ادغام شده، گاهی به یکی از معاونت های رئیس جمهور تبدیل شده و گاهی هم در وعده های انتخاباتی کاندیداها رنگ «احیا» و بازیابی به خود گرفته است.
فراز و نشیب مهمترین سیستم برنامه ریزی بودجه ای کشور در دولت های مختلف و حتی پیش از انقلاب دارای پیچیدگی های خاصی است و همواره مسئولان اجرایی کشور به دلیل محدودیتها و مشکلاتی که این سازمان برای صرف بودجه ایجاد می کرد، تلاش داشتند تا ساختار آن را تغییر دهند و نظام بودجه ریزی و صرف هزینه ها را بیشتر در اختیار خود بگیرند.
سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور در سال 86 و در دولت احمدی نژاد یکی از جنجالی ترین انحلالها یا به اعتقاد دولتمردان سابق تفکیک ها را پشت سر گذاشت؛ اتفاقی که منتقدان جدی به ویژه در میان اقتصاددانان اصلاح طلب و نزدیک به طیف کارگزاران داشت.
پس از این انحلال در دولت نهم، تقریبا یکی از انتقادهای همیشگی به دولت سابق انحلال این سازمان بود؛ انحلالی که منتقدان معتقد بودند که هدف یا حداقل نتیجه آن مبهم ماندن شیوه تقسیم منابع در کشور خواهد بود.
حسن روحانی هم در کوران انتخابات سال 92 ترجیح داد از ظرفیت سازمان برنامه ریزی کشور به نفع خود استفاده کند و با وعده احیای آن، به جامعه ثابت کند که طرفدار انضباط در برنامه ریزی و مدیریت کشور است؛ اما امروز همان سازمانی دولت از تفکیک آن انتقاد و احیا آن را یکی از بزرگترین وعده های خود معرفی می کرد، در سکوت معناداری دوباره به 17 سال پیش عقب گرد می کند و دوباره تبدیل به دو سازمان برنامه و بودجه و سازمان امور اداری و استخدامی می شود، آن هم با دو رئیس متفاوت!
در میان همه انتقادها و نظرات مطرح شده درباره احیا، انحلال، ادغام و تفکیک چندباره مهمترین رکن برنامه ریزی بودجه ای و اداری در کشور، چند سوال مهم مطرح است؛ چرا ردپای این سازمان به عنوان جایگاهی تخصصی به تبلیغات و وعده های انتخاباتی باز شد و چرا منتقدان تفکیک در سال 86 که حامی احیا آن در دولت روحانی بودند، امروز ترجیح می دهند در برابر تفکیک دوباره آن سکوت کنند؟!
فراز و فرود یک سازمان؛ از ادغام و انحلال تا وعده های احیا!
سال 1327 همان سالی است که مردم ایران برای اولین بار عنوان سازمان برنامه را شنیدند؛ سازمانی که همزمان با برنامه هفت ساله عمرانی کشور در دوران پهلوی دوم پایه گذاری شد تا به تقسیم و صرف بودجه در کشور نظم دهی کند.
این سازمان حتی در دوران پیش از انقلاب نیز بی حاشیه نبود و محمدرضا پهلوی نیز سعی می کرد تا اختیارات سازمانی که خود آن را به وجود آورده است محدود کند تا دست شاه برای صرف بودجه بازتر باشد.
پس از انقلاب نیز سازمان برنامه و بودجه با همان حاشیه های همیشگی اما در سکوت به وظیفه خود در طرح ریزی برای بودجه کشور ادامه داد؛ ولی سال 79 دولت اصلاحات با تاکید بر اینکه «تمرکز در نظام بودجه ای و مدیریت کشور می تواند به قوه مجریه در اجرای بهتر سیاست های اقتصادی کمک کند»، تصمیم به ادغام دو سازمان برنامه و بودجه و سازمان امور اداری و استخدامی و تشکیل سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور گرفت.
دولت نهم اما نگاه دیگری به سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور داشت؛ اواخر تیرماه سال 86 بود که کارگران کتیبه های طلایی رنگ سازمان مدیریت و برنامه ریزی کل کشور را از بالای ساختمان آن در حوالی میدان بهارستان پائین کشیدند و عنوان «معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری» را جایگزین آن کردند.
احمدی نژاد و تیم اقتصادی اش معتقد بود که تمرکز ایجاد شده برای تقسیم و مدیریت بودجه در سازمان مدیریت و برنامه ریزی کل کشور باعث شده که این سازمان به دستگاهی تبدیل شود که خود عامل کندی جاری شدن بودجه و تقسیم مناسب در کشور است؛ البته در آن سو منتقدان نیز اعتقاد داشتند که از بین بردن این تمرکز و ارائه برخی اختیارات به استانداران برای مدیریت بودجه، می تواند ابهام های مختلفی را در صرف کردن بودجه کشور ایجاد کند.
در نهایت شورای عالی اداری در یکصد و سی و سومین جلسه خود، تصویب کرد که معاونت نظارت و هماهنگی بر سیاستهای اقتصادی و علمی معاون اول رییس جمهور، معاونت هماهنگی و نظارت راهبردی نهاد ریاست جمهور، سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور و موسسات وابسته آن، با تمام وظایف و اختیارات و مسئولیتها و دارایی و تعهدات و اعتبارات و امکانات و نیروی انسانی، ادغام و با عنوان دو معاونت به نام های «معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رییس جمهور» و «معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رییس جمهور» فعالیت میکنند.
اما ادغام یا به قول منتقدان انحلال، یکی از پرحاشیهترین دوران ها برای نظام مدیریت و برنامه ریزی کشور را رقم زد؛ تا جایی که احیا دوباره این سازمان برای اولین بار در سال 88 به عنوان یکی از وعده های انتخاباتی کاندیداهای رقیب رئیس دولت وقت تبدیل شد.
میرحسین موسوی، محسن رضایی و مهدی کروبی وعده تغییر ساختار مجدد این سازمان را می دادند و در تبلیغات انتخاباتی خود، انحلال این سازمان را به نفع کشور ندانسته و معتقد بودند که نظام برنامهریزی ایران به این سازمان نیاز دارد اما این وعده های با رئیس جمهور ماندن احمدی نژاد برای یک دوره بعد ناکام ماند و سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور تا سال 92 احیا نشد.
حسن روحانی اما دیگر کاندیدایی بود که در کنار شعارها و وعده های اقتصادی تلاش کرد از ظرفیت های این سازمان پر فراز و نشیب استفاده کند؛ «احیای سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور» در مدت کوتاهی به یکی از وعده های جدی اقتصادی حسن روحانی با کلید واژه لزوم «انضباط مالی دولت»، تبدیل شد.
پس از انتخاب روحانی به عنوان رئیس جمهور وی در اولین نشست خبری خود با خبرنگاران نیز تاکید کرد که «اصل سازمان برنامه را احیا میکنیم و باید در مقام عمل، گام به گام برنامهریزی و اجرا کنیم.»
محمد باقر نوبخت نوبخت نیز در یک برنامه تلویزیونی وعده داد که دولت سازمان مدیریت و برنامه ریزی را طی 100 روز احیا خواهد کرد، اما این وعده دولت با انتصاب نوبخت عنوان معاون برنامه ریزی و نظارت راهبردی و معاون سرمایه توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور با ابهام هایی همراه شد؛ با اینکه نوبخت معتقد بود که انتصاب او به این دو سمت به صورت همزمان، همان معنای احیا سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور را دارد! ولی در نهایت پس از حدود 400 روز از شروع به کار دولت و در دی ماه سال 93 وعده روحانی محقق شد و سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور احیا شد.
اما گویا سازمان مدیریت و برنامه ریزی کل کشور قرار نیست از دور تسلسل ادغام و انحلال و تفکیک خارج شود؛ دولت روحانی چند هفته قبل و کمتر از دو سال پس از تحقق وعده انتخاباتی اش، احساس کرد که باید یک دور برگردان را مقابل همان وعده انتخاباتی قرار دهد.
حالا دوباره دو سازمان مجزا با عنوان سازمان برنامه و بودجه و سازمان امور اداری و استخدامی آنهم با دو رئیس مجزا فعالیت خود را آغاز کرده اند؛ افکار عمومی اما از روحانی می پرسند که چرا احیای یک سازمان به عنوان وعده انتخاباتی مطرح و پس از تحقق همان وعده، دولت دوباره به نقطه صفر بازگشته است؟
در میان سوالات و تردید های افکار عمومی درباره این تغییرات زودهنگام، سکوت برخی کارشناسان اقتصادی هم برای برخی سوالاتی را ایجاد کرده است؛ همه می خواند بدانند منتقدان انحلال سازمان مدیریت در سال 86 امروز کجا هستند؟
انحلال دوباره سازمان مدیریت و سکوت حامیان دولت/ منتقدان در سال 86 چه میگفتند؟
انحلال سازمان مدیریت در سال 86 صدای بسیاری از منتقدان سیاست های اقتصادی احمدی نژاد را در آورد؛ انتقاداتی مهم ترین دلیل آن به عدم برنامه ریزی صحیح دولت نهم برای ادغام و تفکیک سازمان مدیریت و برنامه ریزی کل کشور و تبدیل آن به دو معاونت، باز می گشت.
حمید رضا برادران شرکا رئیس اسبق سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور یکی از اولین چهره هایی بود که لب به انتقاد از انحلال این سازمان گشود: «این یک اشتباه بزرگ بود که دولت نهم مرتکب آن شد چرا که برای این سازمان در برنامه چهارم وظایفی تعریف شده بود که باید عملیاتی میشد؛ البته در این برنامه اصلاحاتی نیز برای سازمان مدیریت و برنامهریزی در نظر گرفته شده بود، اما انحلال این سازمان به معنی معطل گذاشتن وظایف تعریف شده آن در برنامه چهارم توسعه است.»
برادران شرکا تاکید داشت که «دولت پیش از انحلال سازمان مدیریت حداقل باید ساز و کارهایی را برای انتقال وظایف این سازمان به سازمان دیگری میاندیشید.»
به هر میزانی که کشور به انتخابات ریاست جمهوری دهم نزدیک می شد، به همان اندازه نیز شدت انتقاد چهره های اقتصادی نزدیک به جریان اصلاحات و منتقد دولت وقت، شدت می گرفت.
سعید لیلاز از چهره های مطرح اقتصادی اصلاح طلب در یادداشتی که در تاریخ 24 اردیبهشت ماه سال 88 برای روزنامه سرمایه نوشت، به نوع رفتار محمدرضا شاه با سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور و فرار وی از انضباط مالی اشاره کرد و تلویحا منحل کنندگان این سازمان را به تلاش برای فرار از انضباط مالی متهم کرد؛ «در تمام مدت حکومت پهلوی دوم به طور مداوم عنوان می کرد که کارشناسان سازمان برنامه تحت نفوذ آمریکایی ها یا کمونیست ها هستند و برای هر اشتباهی شاه را مقصر می دانند و آن را به گردن شاه می اندازند، اما یگانه دلیل واقعی مخالفت شاه با این سازمان آن بود که شاه مخلوع حاضر نبود به انضباط مالی و مشخص شدن نحوه مصرف کردن درآمدهای کشور تن بدهد.»
مرتضی الویری از فعالان اصلاح طلب و معاون سازمان برنامه و بودجه در دولت میرحسین موسوی نیز در نقد اقدام دولت نهم در ادغام سازمان برنامه ریزی و مدیریت از سوی دولت نهم در گفت و گو با خبرآنلاین تاکید داشت که «انحلال سازمان عملی است اما غیرمنطقی و ناعادلانه است و شاید اگر بخواهیم بزرگترین اشتباهات دولت احمدینژاد را فهرست کنیم، بزرگترین اشتباهی که ایشان در دوره ریاست جمهوری انجام دادند، انحلال سازمان مدیریت و برنامهریزی بود؛ چرا که با تعطیلی این سازمان میلیاردها دلار سرمایه ارزی کشور هرز رفت.»
این ها تنها نمونه از سیل انتقاداتی بود که در ان دوره نسبت به اقدام دولت نهم پیرامون آنچه انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور خوانده می شد، مطرح بود؛ البته برخی از همین چهره ها احیای سازمان مدیریت در دولت یازدهم را به عنوان یکی از بزرگترین اقدامات اقتصادی معرفی کردند.
امروز اما همه اتفاقات در میان سکوت کارشناسانی که روزی منتقد جدی انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور بودند اتفاق می افتد؛ کارگران در سکوت مشغول کارند و تابلو جدید را در جای خود نصب می کنند و حتی سخنگوی دولت که دو سال پیش از فواید احیا سازمان سخن می گفت امروز از فواید تفکیک آن سخن می گوید.
افکار عمومی اما قطعا می خواهد بداند این احیا و انحلال دقیقا چه تاثیری بر زندگی آنها و وضعیت اقتصادی کشور گذاشته و یا خواهد گذاشت؟/فارس
لینک کوتاه :
برای ذخیره در کلیپ برد، در باکس بالا کلیک کنید
نظر خود را ثبت کنید